با سلام و احترام و عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت اباعبدلله الحسین  علیه السلام و یاران وفادار ایشان:

دختری 23 ساله هستم.خواستگاری ندارم تا الان فقط 5خواستگار داشتم که فقط با یک نفر از پسرها صحبت کرده ام.

خانواده متدینی هستیم.خیلی دعا کرده ام و چله گرفتم اما امر ازدواج من میسر نشده است.خیلی احساس ترس دارم و نگرانم که همانند ان حدیثی که میفرمایند دختران اگر به موقع چیده نشوند بادها انها را از درخت جدا میکنند شوم.

خیلی بی قرار بودم اما چندوقتی است که با خود میگویم خدا برای من اینطور صلاح میداند و صلاح من در ازدواج نکردن است و حتما با ازدواج کردن شر و آسیبی به من میرسد.و چون مطمئن به خدا هستم و توکل کردم قلبم ارام میگیره و توانستم به بی قراری ودم تا حدود زیادی غلبه کنم.و با این تفکر به زندگی ادامه بدهم.ولی بازهم فکرم مشغول است و نگرانم و درست نمی توانم درس بخوانم.میترسم که نتوانم در زندگی شخصی خود موفق باشم و اگر مجرد ماندم مستقل شوم.لطفا راهنمایی بفرمایید.

ممنونم یا علی

***

سلام و تحیت.

احساستان را و احوالتان را کاملا درک می کنم. اینک چند راهکار:

  1. توکل و اعتمادتان به خدا، ستودنی است. این جانمایه گرانسنگ را همیشه حفظ کنید و افزایش دهید.
  2. تقدیر خدا بر این است که شما، بهنگام، ازدواج کنید. موانع فرهنگی و عوامل بیرونی، ازدواج جوانانمان را دچار بحران کرده است.
  3. همین که تا کنون پنج خواستگار داشته اید، مایه امیدواری است. راستی، نگفته اید چرا با هیچ کدام از ایشان ازداج نکرده اید؟ بعید است همگی شان لایق ازدواجتان نبوده باشند. برایمان توضیح دهید.
  4. با مشاوری دانا و حاذق، درباره ازدواجتان مشاوره کنید.
  5. کتاب «جوانان و انتخاب همسر» را بخوانید.
  6. هرگاه نیاز دانستید, با ما مشورت کنید.

خدای رحیم و رحمان یاورتان باد.